«هر چه بکارید، همان را درو می کنید»
حالا ما آماده ی سر و سامان دادن به خودمان هستیم، اما قبل از آنکه مشغول انجام این کار شویم می خواهم داستانی را برای شما تعریف کنم:
پسری همراه پدرش به کوهنوردی رفت. ناگهان پسر بر اثر حادثه ایی افتاد و زخمی شد و فریاد زد: «آه ه ه ....»
از سمت دیگر گوه صدایی شبیه صدای خودش یعنی آ ه ه ه .. شنید و این اتفاق او را شگفت زده کرد. کنجکاور شد و با خود فکر کرد که این صادا از جانب کیست. فریاد زد: «تو کی هستی؟!!»
پاسخ آمد: « تو کی هستی؟!1»
مجدداً فریاد زد: «من تو را تحسین می کنم.»
صدای دیگری پاسخ داد: «من تو را تحسین می کنم.»
پسر عصبانی شد. چرا که فکر می کرد این جواب طعنه آمیز بوده است پس فریاد زد: «ترسو.»
صدای تمسخر آمیز پاسخ داد: «ترسو.»
پسر به پدرش نگاهی انداخت و پرسید: «پدر چه اتفاقی داره می افته؟!»
پدر لبخندی زد و پاسخ داد: «پسرم توجه کن...»
سپس فریاد زد: «تو قهرمان هستی.»
و صدا پاسخ داد: «تو قهرمان هستی.»
پسر شگفت زده شده بود، اما چیزی نمی فهمید. پس پدرش برای او توضیح داد که این عمل بازگشت صدا نام دارد. زندگی واقعاً هم این گونه است. هر چه می گویید و یا انجام می دهید به سمت خودتان بر می گردد. زندگی ما بازتابی ساده از اعمال ماست. اگر می خواهید که در دنیا یک رابطه ی عاشقانه داشته باشید، باید عشق بیشتری را در قلب خود ایجاد کنید. اگر می خواهید گروه شما سخت تر کار کند، خودتان هم باید سخت کار کنید. این قضیه تمام جنبه های زندگی را شامل می شود. هر چه به زندگی بدهید او هم همان را به شما خواهد داد. سال ها پیش، زمانی که ورزش ایروبیک را در چند باشگاه و مراکز تفریحی ورزشی تدریس می کردم، برای اینکه تحرک و انرژی بیشتری را به گروه القاء کنم، خودم 10 برابر بیشتر از آنها فعالیت می کردم.
واقعاً در حرکاتم زیاده روی می کردم و مثل یک احمق بالا و پایین می پریدم، اما تمام امیدم به این بود که خانم های حاضر در کلاس احساس شادی و نشاط بیشتری کنند و انگیزه شان برای انجام کار قوی تر شود. اگر من 100 درصد انرژی می دادم، خانم ها در جواب من 80 درصد انرژی می دادند و اگر من 80 درصد انرژی به آنها می دادم، آنها 60 درصد انرژی به من می دادند. من به این نتیجه رسیدم که مهم نیست من تا چه اندازه انرژی صرف کلاس کنم، هیچ کس به اندازه ی من برای ورزش انگیز ندارد. شما به اطرافیان خود نشان خواهید داد که به همان اندازه که در زندگی خود تلاش می کنند به همان اندازه نیز اثراتش را در زندگی خود می بینند. البته این توجیه منطقی و درستی برای انجام ندادن کار نیست. شما برای حل و فصل موضوع و مشکلات به این توجیهات به عنوان بخشی از چالش ها و گرفتاری ها نگاه کنید. در زندگی مواردی وجود دارد که نمی توانید آنها را تغییر دهید، چرا که از دست شما خارج هستند. پس تنها راه این است که با این موارد کنار بیایید و پیرامون و اطراف آنها حرکت کنید. من مطمئنم که شما می توانید این کار را انجام دهید.
حال اجازه دهید که سؤالی از شما بپرسم: «تا چه اندازه درباره ی این موضوعات ریسک می کنید و آنها را مورد بحث و بررسی قرار می دهید؟! آیا ابتدا با انگشتان پای خود درجه ی حرارت آب را چک می کنید و بعد درون آب شیرجه می زنید؟ یا اینکه بدون در نظر گرفتن دمای آب این ریسک را می کنید و درون آب شیرجه می زنید؟! من همیشه اهل ریسک بوده ام و از این کار و هیجانی که در آن وجود دارد لذت می برم و آماده ام تا همین الان هم شما را در این امر حمایت کنم. من کاملاً در اختیار شما هستم و آماده ام که به شما 100 درصد انرژی را القاء کنم. این کتاب 50 درصد راه را به شما نشان می دهد. من شما را برای طی کردن مابقی راه و برنده شدن در مسابقه ی قرعه کشی زندگی تان به مبارزه می طلبم.
:)))
فصل اول انشالله فردا
کتاب زندگیت را سر و سامان بده
پیت کوهن
مرضیه احمدی زاده
:: موضوعات مرتبط:
انواع کتاب ,
کتاب مهارت زندگی ,
,
:: برچسبها:
کتاب ,
مهارت زندگی ,
انواع کتاب ,
:: بازدید از این مطلب : 231
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0